کارگاهِ سوگ چگونه ما را تغییر میدهد؟
در این کارگاه عمدتاً
از فقدان و سوگِ از دست دادنِ عزیزان در نتیج ۀ مرگ صحبت میکنیم و به تناسب، صحبت ا ز سوگِ رابطه عاطفی هم به میان میآید. از دست دادن
عزیزان، تجربه عاطفی دشواری است که:
1. مجموعهای از عواطف و هیجانا ت پیچیده را در ما دامن میزند و ما را از نظرِ هیجانی سردرگم و درمانده میکند.
2. مکانیسمهای دفاعیِ معمولمان را فرا میخواند و در بسیاری موارد ما را با ناکارآمدیشان روبرو میکند و سردرگمیهای
متفاوتی را برایمان رقم میزند.
3. ما را واردِجهانِ تازهای میکند که با تصویر پیشینمان از خودمان و زندگی سازگار نیست و به تعبیری جهانبینیمان را به هم میریزد.
در این کارگاه:
1. ابتدا به توصیفِ وضعیتِ احساسی-عاطفی- هیجانی در تجربۀ فقدان و تلاش برای هضم آن و بازیابی زندگی )سوگو اری( میپردازیم و از عواطف و احساساتِ
طبیعی در فرایند سوگ میگوییم. در این مسیر اقسام سوگ و تفاوت وضعیتهای عاطفی فرد در آن ها را در نظر داریم.
2. در ادامه به تحلیل
واکنشهای معمولمان در برابر فقدان میپردازیم و آنها را آسیبشناسی میکنیم. سپس از این میگوییم که چ گونه هضمِ تجربه فقدان، ما را ناگزیر از ساختن های روانی جدیدی میکند و این ابزارها، در ادامه میتوانند در موقعیتهای گوناگونی به کار ما بیایند.
3. در نهایت، با استفاده از ایدۀ بازسازیِ جهانبینیِ لو مارینوف، از این میگوییم که فردِ سوگوار ناگ زیر است به تصویرِ تازهای از انسان، جهان و زندگی برسد تا بتواند
فقدان را تاب بیاورد و با زندگی در جهانی که در آن چیزها میتوانند به معنای دقیق کلمه برای همیشه به پایان برسند کنار بیاید.
همۀ اینها وضعیتی را میسازند که در عنوان دوره از آن به تغییر در نتیجۀ سوگواری یاد کرده ام.
رویکرد من در این دوره از منظر روانشناختی، روانکاوانه است و از منظرِ فلسفی نیز رویکردی پدیدارشناختی و اگزیستانسیال را مورد استفاده قرار میدهم.